احتمالا مطالب زیادی در مورد تفکر مثبت خوانده اید. لازم نیست برای یافتن کتاب، ویدئو و سمینارهای مربوط به آن، راه دوری بروید. آیا توجه کرده اید که افکار مثبت، به ندرت موجب تغییرات پایدار می شود؟ این عمل نیاز به تلاش فراوان دارد اما نتایج آن بسیار کم است. وقتی برای داشتن افکار مثبت تلاش می کنید اما به جایی نمی رسید، احساس می کنید مشکل از خودتان است!
اما چه می شد اگر در شما مشکلی وجود نداشت؟ و چه می شد اگر چیزی بیش از تفکر مثبت برای رسیدن به زندگی ای که آرزویش را دارید وجود داشت؟
در این مقاله، به جای تفکر مثبت 4 روش عملی به شما معرفی شده است تا با به کار بردن آنها تغییرات چشمگیری در زندگیتان حاصل کنید.
1- انتخاب به جای عمل
بیشتر روش های افکار مثبت و تصدیق ها بر عمل تاکید دارند: شما باید این کار را انجام دهید، شما باید آن کار را انجام دهید. این روش ها بر تلاش و سخت کوشی تاکید دارد اما هیچ کس نمی تواند برای مدتی طولانی از آن استفاده کند.
اما نظر من این است که هر چیزی مربوط به انتخاب است. شما نیاز به رفع اشکال هیچ چیز ندارید، حتی نیاز نیست اشکالی را در خودتان رفع کنید.
شما می توانید از خودتان بپرسید : “چه چیزی در مورد من صحیح است که من آن را نمی دانم؟”. این سوال، شما را از قضاوت کردن در مورد خودتان باز می دارد. این کار شما را از آنچه فکر می کنید در موردتان اشتباه است باز می دارد و از مهارت هایتان باخبر می کند.
در این نقطه، قدرت پیدا می کنید تا به آنچه که انتخاب می کنید، برسید.
2- رها کردن به جای غلبه کردن
افکار مثبت کارساز نیست، چرا که شما سعی می کنید از یک تصدیق مثبت برای غلبه بر افکار منفی که در مورد خود داشتید استفاده کنید. نظراتتان واقعیت های شما را می سازند. اگر شما در مورد خود نظری منفی دارید اما واقعیت دیگری را دوست دارید، حتما باید نظراتتان را تغییر دهید.
آسان ترین روش برای تغییر نقطه نظرات شما این است که با هر نظری مواجه می شوید بگویید: نظر جالبی است، من هم همین نظر را دارم. این حرف را 3 تا 10 بار بگویید تا احساس آرامش کنید. اتفاقی که رخ می دهد این است که نظرات شما، نظراتی که واقعیت های شما را می سازند، به جای آنکه بزرگ شوند جالب می شوند. و وقتی که جالب می شوند، این قدرت را پیدا می کنید که راه های دیگری را انتخاب کنید، راه هایی که برای شما کارساز باشند.
3- آزاد کردن افکار به جای جایگزین کردن آنها
چه می شد اگر می خواستید افکاری را که حتی مربوط به خودتان نبود با افکار شادتر جایگزین کنید؟ بله، درست است. بسیاری از افکار، احساسات و عواطفی که تجربه می کنید حتی مربوط به شما نمی باشند. همه ی ما دارای افکاری هستیم که اصلا به ما مربوط نمی شوند و اصلا عجیب نیست که تلاش افکار مثبت شما نیز نمی تواند آن را متوقف کند.
این کار را در مورد خودتان امتحان کنید. برای سه روز مداوم هر تفکر، احساس و یا عواطفی که به سراغتان می آید از خود بپرسید که آنها به چه کسی تعلق دارند. اگر پس از این تفکر احساس سبکی کردید، بدانید که این افکار برای شما نبوده است. تنها کافی است بگویید: به فرستنده برگرد. آنگاه احساس شادمانی حاصل از آن را خواهید چشید.
4- سوال کردن به جای تصدیق کردن
اثبات کردن بر پایه ی تصمیم و نتیجه گیری است. شما تصمیم می گیرید چه چیزی در مورد شما اشتباه است و باید آن را تغییر دهید. شما نتیجه می گیرید که پاسخ آن یک تفکر مثبت خاص است. تصمیم ها و نتایج از بروز فرصت های جدید پیش گیری می کنند، چرا که ذهن شناختی شما تنها چیزهایی را می شناسد که از آنها با خبر است.
اگر می خواهید به ماورای آنچه که ذهن شما می داند، آگاه شوید سوال بپرسید. سوالها این قدرت را دارند که همه چیز را تغییر دهند.
چهار سوال قدرتمندی که موجب تغییرات دینامیک می شوند شامل این سوالات است: این چیست؟ با آن چکار می توانم بکنم؟ آیا می توانم آن را تغییر دهم؟ چگونه می توانم تغییرش دهم؟ این چهار سوال بیشتر از هر چیز دیگر به زندگی شما کمک می کند.
اگر افکار مثبت و تصدیق ها برایتان کارساز نبود، بدانید که تنها نیستید و هیچ مشکلی هم در شما وجود ندارد.
تغییرات پایدار و زندگی ای که شما آرزویش را دارید غیر ممکن نیست. سوال کنید، سوال کنید، سوال کنید. به جای آنکه به تصدیق هایی که بر پایه ی نتیجه گیری است سوال هایی بپرسید که در را بر روی تمام فرصت ها باز می کند.
کاری از گروه محتوای برنافیت
