از آنجا که هیچ آزمایشی برای این اختلال درد مزمن ( فیبرومیالژیا ) وجود ندارد، پزشک شما ممکن است برای تشخیص این بیماری، هفت عارضه ی زیر را بررسی کند.
فیبرومیالژیا چیست؟
فیبرومیالژیا نماینده ی یک معمای منحصر به فرد پزشکی است. نشانه های این بیماری آنقدر شایع هستند که یا شناخته نمی شوند و یا به اشتباه شناخته می شوند. یک دانشمند و پزشک داروساز به نام لدرمن می گوید: فیبرومیالژیا یک اختلال سیستم عصبی مرکزی است که درد گسترده ای در بدن ایجاد می کند. اغلب اوقات افرادی که دچار این بیماری هستند، خسته هستند، اختلالات خواب دارند و در تمام نقاط بدن از جمله گردن، شانه، بازو، کمر، باسن و پاها احساس درد می کنند.
با اینکه دلیل این بیماری نامشخص است اما پزشکان معتقدند که این بیماری ژنتیکی می باشد و در زنان تقریبا 7 برابر مردان است. از هر چهار نفر مبتلا به فیبرومیالژیا، بیماری سه نفر از آنها تشخیص داده نمی شود. چرا که هیچ آزمایش خون یا اسکنی که به راحتی تشخیص دهد وجود ندارد و بیشتر پزشکان در تشخیص آن مشکل دارند. در اینجا وضعیت هایی را که پزشک برای تشخیص این بیماری در نظر می گیرد بررسی می کنیم.
آرتروز
با اینکه بیماری آرتروز و فیبرومیالژیا دارای نشانه های مشابهی چون درد گسترده و خستگی مداوم هستند اما متفاوت از هم می باشند. لوونشتین، مدیر پزشکی مرکز ترک اعتیاد جنوب کالیفرنیا می گوید: بسیاری از افراد فکر می کنند فیبرومیالژیا نوعی آرتروز است اما اینطور نیست. فیبرومیالژیا هر چند با درد همراه است اما همانند آرتروز موجب ورم بافت ها، آسیب فیزیکی به عضلات و مفاصل بدن نمی شود. در مراحل اولیه ی آرتروز، این آسیب فیزیکی هنوز رخ نداده است. بنابراین بیمار تنها درد، سفتی عضلات و خستگی را حس می کند که بیشتر به فیبرومیالژیا مربوط است. تنها وقتی که نشانه های آرتروز خودش را نشان داد، پزشک می تواند با گرفتن اشعه ی ایکس، احتمال فیبرومیالژیا را رد کند.
ام اس
گرچه ام اس و فیبرومیالژیا دو بیماری کاملا متفاوتند اما دارای نکات مشابهی هستند، به خصوص درد مزمن که کل بدن را تحت تاثیر قرار می دهد. آسکاناز، روماتولوژیست و استادیار پزشکی دانشگاه کلمبیا می گوید: ام اس، یک بیماری عصبی است که به میلین (ترکیبی از پروتئین و فسفولیپیدها که در اطراف بسیاری از رشته های عصبی غلاف تشکیل می دهد) حمله و آن را نابود می کند. به محض آسیب به لایه های خارجی عصب ها، ام اس به خود عصب ها حمله می کند و موجب از دست رفتن حس در کل بدن می شود.
گرچه این نشانه ها مربوط به میزان آسیب ام اس به عصب هاست اما درد مزمن در تمام بدن برای بیماران بسیار رایج است. دکتر لدرمن می گوید: نشانه های ام اس که آن را از فیبرویالژیا متمایز می کند شامل اشکال در راه رفتن، تاری دید و لکنت زبان می باشند. متاسفانه تشخیص هر دو برای پزشک سخت است. یک روماتولوژیست می گوید: بیشتر پزشکان تنها زمانی می توانند ام اس یا فیبرومیالژیا را تشخیص دهند که علل احتمالی دیگر را رد کرده باشند.
لوپوس
لوپوس، بیماری دیگری است که با خستگی زیاد، درد و اختلال در خواب همراه است. دکتر لدرمن می گوید: لوپوس، یک بیماری خود ایمنی است که حداقل 1.5 میلیون آمریکایی دچار آن هستند و ممکن است به هر نقطه از بدن، چه اپیدرم و مفاصل و چه اعضای داخلی بدن آسیب برساند. بیماران مبتلا به لوپوس ممکن است دارای علائم مشابهی چون خستگی و درد عضلات با فیبرومیالژیا باشند، اما برخی از نشانه های اولیه ی لوپوس کاملا متفاوتند. این نشانه ها شامل دانه هایی روی پوست صورت که زیر نور آفتاب بدتر می شوند، اختلال در تنفس، نارسایی کلیه، سکته ی قلبی و مغزی می باشند.
برای تشخیص بیماری، پزشکان یک آزمایش خون می گیرند که سطح آنتی بادی های ضد هسته ای آنها را اندازه گیری می کند. اگر فرد مبتلا به لوپوس باشد، بیشتر اوقات جواب آزمایش مثبت است، گرچه این آزمایش با آزمایش های خاص دیگری همراه است تا تشخیص بهتری از بیماری به دست دهد.
سندروم خستگی مزمن
از آنجا که هیچ آزمایشگاه خاصی برای تشخیص سندروم خستگی مزمن وجود ندارد و نشانه های این عارضه مانند خستگی، از دست دادن حافظه، درد مفاصل و عضلات و اشکال در خواب، بسیار شبیه فیبرومیالژیا می باشد، پزشکان در تشخیص آن مشکل دارند. مرکز کنترل بیماری ها اعلام کرده است که 1 تا 4 میلیون آمریکایی دچار این سندروم هستند که تنها 20 درصد از آنها تشخیص داده شده اند. دکتر وی می گوید: برای تشخیص این سندروم، بیمار حداقل باید شش ماه دچار خستگی مزمن و دیگر نشانه های بیماری باشد.
افسردگی
هر شخصی که با خستگی ذهنی و اختلال رو به وخامت حتی برای مدت کوتاهی مبارزه کرده باشد می داند که چقدر این بیماری جدی است. اما آنهایی که مدام از افسردگی رنج می برند، باید نشانه های دیگر بیماری نیز در مورد آنها تشخیص داده شود. دکتر لونشتین می گوید: یکی از نشانه های اساسی فیبرومیالژیا، افسردگی است. بنابراین پس از ماه ها یا سال ها تجربه ی ناتوان کننده ی اثرات افسردگی عجیب نیست که فرد تصور کند دارای فیبرومیالژیا می باشد. حتی برای برخی بیماران گیج کننده است اگر بدانند که این دو اختلال ممکن است با هم اتفاق بیافتد.
انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا اعلام کرده است که در حقیقت 20 درصد بیمارانی که از فیبرومیالژیا رنج می برند، اختلالات عصبی یا افسردگی دارند. اگر از افسردگی رنج می برید اما اطمینان ندارید که دچار فیبرومیالژیا هستید یا نه، با دکتر خود در مورد بررسی نشانه های افسردگی صحبت کنید.
کم کاری تیروئید
این عارضه در اثر کاهش غیر طبیعی فعالیت تیروئید به وجود می آید. تیروئید یک غده در گردن شماست و مسئول کنترل متابولیسم بدن است. به دلیل کاهش تولید هورمون ها، فرد دارای انرژی کم، افزایش غیر طبیعی وزن، حساسیت به سرما، ضربان قلب پایین و افسردگی است. دکتر وی می گوید: بسیاری از نشانه های کم کاری تیروئید شبیه به فیبرومیالژیا است. بنابراین تنها با تحلیل نشانه ها نمی توان آنها را تشخیص داد. در این مورد دکتر ممکن است از شما یک آزمایش خون بگیرد تا از سلامت سطح هورمون تیروئیدتان اطمینان حاصل کند.
آرتریت گیجگاهی (یا پلی میالژی روماتیکا)
از آنجا که هم پلی میالژی روماتیکا و هم فیبرومیالژیا دارای عامل میالژی (درد ماهیچه) هستند، در نتیجه نشانه های مشابهی نیز دارند. این بیماری با درد گسترده و سفتی ماهیچه ها همراه است و همانند فیبرومیالژیا دارای نشانه های فیزیکی که بتوان آن را با اشعه ایکس دید نیست. دکتر لدرمن می گوید: نکته ای که آن را از فیبرومیالژیا متمایز می کند این است که این بیماری افراد بالای 50 سال یعنی افراد 70، 80 ساله را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر شما بالای 50 سال هستید و این علائم را در خود دارید، از پزشک بخواهید که پی ام آر شما را بررسی کند. دکتر لدرمن می گوید: گرچه تشخیص پی ام آر سخت است، اما پزشک می تواند برای بررسی التهاب که یکی از نشانه های این بیماری است، از شما آزمایش خون بگیرد.
غذاهایی که درد فیبرومیالژیا را کاهش می دهند
فیبرومیالژیا یک تفکر بیماری ناامید کننده است که حدود پنج میلیون نفر که بیشتر آنها نیز زن هستند را تحت تاثیر قرار داده است. بیشتر افرادی که از این بیماری رنج می برند، دچار درد مزمن، سفتی ماهیچه ها، مشکلات خواب، اضطراب، افسردگی و بیماری های گوارشی هستند. اما نشان داده شده که گاهی درمان های طبیعی فیبرومیالژیا نسبت به دارو، کارسازتر است. مطالعه ای که در مجله ی مطالعات درد چاپ شد نشان داد افرادی که دو بار در هفته به مدت 75 دقیقه یوگا کار می کردند، دردشان به شدت کاهش و تمرکزشان به شدت افزایش یافت که این موضوع پاسخ استرس زا را به درد آنها کاهش داد.
گرچه یوگا می تواند ذهن و بدن را درمان کند، اما غذاها، یکی از منابع آنزیم های طبیعی، ترکیبات ضدالتهابی و آنتی اکسیدان ها هستند که می توانند تورم و درد را کاهش دهند. اگر از فیبرومیالژیا رنج می برید، غذاهایی که در ادامه معرفی شده است را امتحان کنید و هفته ای 2 بار به تمرین های یوگا بپردازید.
گندم سیاه
درد ماهیچه ها و خستگی، یکی از ناتوان کننده ترین عوامل فیبرومیالژیا می باشد. به همین دلیل است که گفته می شود به برنامه ی غذایی خود، گندم سیاه بیافزایید. گندم سیاه حاوی بیشترین میزان اسید مالیک است که با خستگی و درد ماهیچه ها مقابله می کند.
انجیر
انجیر سرشار از اسید مالیک و فیسین است. یک آنزیم ضدالتهابی که به کاهش درد و مشکلات ایجاد شده به دلیل التهاب کمک می کند. این میوه سرشار از منیزیم و منگنز نیز می باشد. دو ماده ی معدنی که در بدن افراد مبتلا به فیبرومیالژیا کم است. انجیر تازه دارای بالاترین میزان مواد معدنی و آنزیم است.
اسفناج و سبزیجات برگ دار
کمبود منیزیم در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا بسیار رایج است. اسفناج و سبزیجات برگ دار سرشار از منیزیم هستند. تنها یک فنجان اسفناج پخته می تواند علائم کمبود منیزیم را که شامل خستگی، گرفتگی ماهیچه ها، بی خوابی و استرس است برطرف کند.
فلفل تند
اگر فلفل تند به صورت موضعی بر روی مفاصل حساس زده شود، کپسایسین موجود در آنها می تواند دردهای مربوط به فیبرومیالژیا و دردهای موقت را کاهش دهد. البته می توانید از کرم های کپسایسین موجود در بازار نیز استفاده کنید و آن را سه تا چهار بار بر روی مفاصل حساس بزنید و یا اینکه یک فلفل تند را فشار دهید و فشرده ی آن را بر روی مفاصل خود بگذارید.
آناناس
تنها یک فنجان از این میوه ی گرمسیری حاوی آنزیم ها و مواد معدنی است که دردهای حاصل از فیبرومیالژیا را کاهش می دهد. یکی از این آنزیم ها، بروملین است که موجب کاهش درد و تورم می شود. آناناس شامل منگنز فراوان است که برای تولید کلاژن در بدن مورد نیاز است. اغلب در افراد مبتلا به فیبرومیالژیا ، تولید کلاژن دچار اختلال و منجر به حساسیت بیشتر پوست نسبت به درد می شود. یک فنجان آناناس تازه، 100 درصد میزان منگنز شما را تامین می کند.
من حدودا دوازده سال است ک مبتلا به فیبرومیالژیا هستم شاید هم بیشتر اوایل درد بصورت قسمتی از بدن نشون میداد مثلا ی مدت کمر ی مدت گردن ی مدت درده ی طرف بدن درده معده مشکل بلع سردرد ک ممکن بود چند درد را باهم داشته باشم دکترهای زیادی رفتم بعده این همه سال یک ساله ک دکتر روماتولوژی تونست تشخیص بده با آزمایشهای خون فراوان ام ار ای غضب شناسی …. از کسانی ک تجربه ی بیشتری دارند خواهش میکنم تجربیات و به اشتراک بزارند درده بسیار عذاب آوریه از کار و زندگی افتادم اما روحیه ام رو سعی میکنم حفظ کنم و بیشترین چیزی ک عذابم میده اینه ک اطرافیان درک نمیکنند همش میگن چیزیت نیس و فکر میکنند خودمو به تنبلی میزنم ک بسیار برام عذاب اوره داروهای ک دکتر تجویز کرد حال منو بدتر میکنه و من مصرف نمیکنم و فقط ویتامین و کلسیم و… مصرف میکنم ورزش ماساژ دوش آب ولرم خیلی خوبه اگه سردی بهم بخوره دردام خیلی شدیدتر و غیر قابل تحمل میشن صبحها علاوه بر درد خشکی مفاصل زیادی دارم بی اشتها و بی خوابی فراوان استرس و تنهایی خوب نیس البته وقتی دردام شدیده نمیتونم جای شلوغ و پر سرو صدا به مدت طولانی بمونم تنهایی رو ترجیح میدم تنوع زندگی و تغییر روش فعلی یا قبلی بسیار خوبه و از هر چیزی ک باعث درده بیشتر میشه باید دوری کرد استخر خیلی خوبه روز نباید چرت زد ک شب بهتر بشه خوابید هر چند من با قرص خواب میخوابم اما امیدم رو قطع نکردم توکلم با خداس ۳۸ سالمه و از ۲۵ سالگی دچاره این بیماریم زندگی پر استرس داشتم پدرم هم چند ساله ک دچاره رماتیسم مفصلی شده دارم تحقیق میکنم ک ببینم ربطی داره بهم یا ن؟ ممکنه ژنتیک هم باشه، با این حال دانشجوی ارشد هستم و دوس دارم فعالیت کنم اما خب طبیعیه ک با این وضع نتونم خوب سره کلاس حاضر باشم خواهش میکنم بهم دیگه کمک کنیم و خدا هیچ وقت کسی رو درگیر این چنین بیماری نکنه با تشکر التماس دعا
با سلام من هم تازه فهمیدم که دارای فیبرومیالژیا هستم چندین سال هست که دست و پا درد شدید و یا گردن درد دارم که ایناها همش با افسردگی همراه هست که این افسردگی در این مدت بیشتر هم شده درد دائم در بدنم می چرخه و اصلا حال خوبی ندارم
دوست عزیزمنم اینجوریم بااین که آزمایش دادام ولی هی فکرمیکنم روماتیسم دارم واسترس بیشتر وبیشتر میشه
درد استخوان ماهیچه مفصل سردرد شکم درد دوبینی اختلال خواب خشکی و درد بیشتر در صبح و خوده قرصها ک مصرف میشه همه عوارض دارند فقط خوده شخصه ک میتونه به خودش کمک کنه داشتن روحیه ی قوی و سرگرم شدن طوری ک شب بهتر بشه خوابید استفاده از ویتامینها، تغذیه مناسب استراحت کافی ورزش نرم نداشتن استرس و در هر صورت از عصبی شدن یا مکان پر از استرس دوری کرد آب درمانی ماساژ بیوفید بک نورفید بک ممکنه اثر داشته باشه در نهایت کنار آمدن با این بیماری ک بشه ی زندگی عادی رو ادامه داد داروهای مورفین دار فقط یکم آروم میکنه البته برای من اینطور بوده چون دردام همیشگی شده و شدید غیر قابل تحمل شده و هر بار ک بیمارستانی میشم مسکنهایی ک تزریق میکنند اصلا جواب نمیده و متاسفانه فقط مورفین ک اونم موقت البته توصیه میکنم اگر درد قابل تحمل اصلا استفاده نکنید اما دردهای من واقعا غیره قابل تحمل شده و دردهای دیگه ای به دنبال داره اختلافهای زیادی بوجود اومده برام ، آرامش داشتن و سرگرمی خیلی کمک میکنه به کم شدن در
باسلام.منم دچار این بیماری هستم از داروهای ویتامین منیزیم خارجی ویتامین د۳ کنترل میکنم دربین این مدت وقتی سرمای زیاد ویا حتی یک نسیم کوچک بیاد عذاب آوره استفاده از سیر پخته به کاهش علائم من کمک زیادی میکنه.روش زندگی تنش عصبی استرس باعث بدتر شدنه این بیماری.
سلام من دختر ۲۱ ساله ای هستم دو ساله درد شدید در سمت راست کمرم پشت کلیم کنار ستون فقرات دارم اما همه مدارکم سالم هست درد اصلی من همین کمردردمه ولی گاهی سردرد و زانو درد و شانه درد هم دارم و استرس هم که واقعا خیلی شدید دارم بشدت هم افسرده هستم دیگه نمیدونم از قبل اینجور بودم یا این درد باعث شده که افسرده بشم من واقعا امیدمو از دست دادم هر دکتری میرم میگن سالمی هیچیت نیست اما خیلی شدید درد دارم هرروز چندتا مسکن میخورم خیلی دکترا رفتم الانم قرص اعصاب میخورم اما فرقی به حالم نمیکند تازگیا یه دکتر مغزو اعصاب گفت که ممکنه فیبرومالژیا باشه قرص لوکستا داده هرچند قبلا این قرص رو مصرف کردم و به نتیجه ای نرسیدم اما بازم میخورم چون چاره ای ندارم. امیدوارم هیشکی دچار این درد بی درمان نشه. اگه کسی به نتیجه ای رسید لطفا همینجا به اشتراک بذاره. ممنونم از سایت خوبتون.
خدا که کسی رو درگیر و بیمار نمیکنه؟.شرایط بد زندگی ما رو به این سمت کشونده غذاهای شیمیایی و دست کاری ژنتیک سفت فکرها شیوه ی زندگی شهری دوری از طبیعت که مادر ماست این همه بیماری عجیب غریب به ارمغان آورده.توکل به خدا بی خیالی فکر کردم به عاقبت و آخر پدیده ها که مرگ و رفتن از دنیاست آرام باشه.
.
فقط دعاکنین علم کشف کنه علتش چیه وداروش پیدابشه.وبه اینم فکرکنین که بعضی عفونت هاهم میتونن این بیماری روبدن شایدعفونتی دارین ومتوجه اش نیستین وپیداش کنین کنین وعفونت درمان بشه این بیماری بهتربشه چون یکی ازعلت های بیماری عفونت هست.به امید روزی که داروی قططعی پیدابشه ودیگه کسی مبتلا نشه که خیلی بده
سلام من در اثر بیماری تب مالت به این بیماری دچاز شدگ
راستی دردشدیدی که داشتم رفتم پیش یه ارشداسب شناسی که مرکز داشت وگفت بدنت ونقاط دردت پراز نقاط ماشه ای هست و یک ماه کار کرد تااین نقاط ماشه ای رو باز کرد وبه شدت دردعضلاتم فرق کرد گفتم شایدبه درد کسی بخوره چون خودمم فیبرومیالزی دارم.به امیددرمان قطعی
سلام لطفا بگین اسم و آدرس دکترتون و در مورد فیبرومیالژیا متشکرم
با سلام من هم چند ساليست دچار اين بيماري هستم اول با كمر درد شروع شد چند بار ام آر اي دادم خلاصه دكتراي متعدد ،دارو، ماساژ وغيره داشتم تا اينكه يه فيزيوتراپبه من گفت ،اين بيماري رو دارم ودكتر مغز وأعصاب داروي گابا پنتين ووداد بادوز صد شروع كدم الان پسازشش سال روزي دو تا سيصد ميخوام در ضمن چهار سالپيش دكتر مغز وأعصاب ديگري گفت تو وسواس فكري داري وداروي فلووكسامين داد كه بسيار خوب بود كه با ترك خود سر خودم بسار درد بدنم بدتر شد
منم دیروز متوجه شدم این بیماری رودارم سالهاست ازدرد نقطه ای مفاصلم رنج میبرم
سلام دوستان منم تقریبا ۱۳ سال درگیر این بیماریم به گفته دوست عزیز سخت تمرین قسمت این بیماری برام اینکه که اطرافیانم درگیر از بیماریم ندارن …..۳۳ سالم دوتا دختر دارم روز هاوساعتهایی که حالم خوبه انگار ساعت روزهای طلاییم مثل سرعت برق به کارام میرسم… افسردگی هم خیلی اذیتم میکنه متاسفانه بعضی وقتها افکار منفی خطرناک به سراغم میاد ..چند باری هم ارزش وضربان قلب وتکررادرار هم سراغم اومده….فقط دوست دارم تنها باشم و راز بکشم..خلاصه خدا بهمون رحم کنه و نظر بیاندازه
سلام منم دچار سندرم خستگی مزمن ھستم خیلی سختی کشیدم اما آمپول نروبیون خیلی بی کارم اومد
سلام منم باهاتون همدردم
سلام عزیزان منم یک روزه که متوجه این بیماری شدم
خدایاامیدم فقط تویی کمکم کن دیگه ازای مریضی خسته ام
امیدوارم هر چه زودتر سلامتیتون رو به دست بیارید
سلام. من هم 13 ساله از این درد بی درمون رنج می کشم. بدترین و وحشتناکترین قسمتش اینه که تمام مدارک پزشکی به آدم میگه هیچیت نیست و اطرافیان دردتو باور نمی کنن و فکر می کنن تنبل و بی عرضه ای یا خودتو به مریضی زدی.
من هم از سال 91 با انواع درد شدید وغیر قابل تحمل شروع شد ولی ای کاش به همون زانو افاقه میکرد بعد از پانزده روز به مفصل لگنم سرایت کرد جوریکه قادر به حرکت ونشستن وبلند شدن نبودم الان چند ساله دارم درد میکشم چندین دکتر خارج از کشور رفتم ،تو خارج کنترل شد به محض برگشت به ایران دوباره دردهام عود کرد انقدر دکتر فوق تخصص رفتم وآزمایش خون دادم خسته شدم والان فقط دارم با درد زندگی میکنم ودیگه دکتر نمیرم چون هیچکدوم تشخیص درستی برام ندادن،
منم ۴ساله مبتلا به فیبرومیالژیا هستم و تازه یک ماهه که تشخیص داده شده عارضه ای که حس میکنم دارم همرو میرنجونم و هیچ کس درکی در مورد درد نداره.
امیدوارم هر چه زودتر سلامتیتون رو به دست بیارین
سلام خانوم راستش منم فکرمیکنم این مشکل ودارم ولی واقعا دکترها درک نمیکنن شما که این مشکل دارید بهترمیتونید کمکم کنید وتمام جزییات مشکلتون بگید مثلا شما اززانوبه پاییین درددارید شانه وازکتف به پایین چطور احساس ناتوانی میکنید مثل من که ۴۸ساعت ازجاتون بلندنشیدو….
من ۳۱سالمه تازه بعداز ۶ماه الان ۲هفته ست فهمیدم این بیماری رو دارم.اوایل پا درد شدید داشتم الان از نوک سر تا نوک انگشتای پام درد دارم.مشکل من از استرس زیاد دوران کرونا شروع شد.که درد به کل بدنم زد.اگه استرس واظطراب رو کنترل کنیم کمک زیادی به خودمون کردیم.چون به شدت بیماری رو تشدید میکنه.
حتما همینطوره دوست خوبم. استرس منشا تمام بیماری های روحی و جسمیه. می تونید از یک روانپزشک یا روانشناس کمک بگیرید.
سلام
منم تازه متوجه شدم ولی خیلی سال که همیشه درد داشتم همه پزشکان می گفتند نرمال خیلی خسته شدم مگه چند سال زنده ایم که این همه درد میکشیم درمان هم نداره.
از همه بدتر اینه که وقتی استراحت میکنی درد صد برابر
میشه مسکن قوی هم نیست که درد هامون از بین ببره
من ۴۳ سالمه حدودا از سال ۹۶ درد در مفصلهام داشتم ازمایش دادم گفتن التهاب تو خونت دیده شده و روماتیسم داری شروع به درمان با دوز بالای داروهای روماتیسم شدم ولی روز به روز بشدت دردهام اضافه میشد گوشت تنم و حتی پوست بدنم هم درد میکنه پیش دکتر غریب دوست روماتولوژیست رفتم با اولین معاینه گفتن تو روماتیسم نداری بعد کلی ازمایش و اسکن کل بدن گفتم دردهات منشا عصبی دارن معرفی کردن مغز و اعصاب نوار عصبی و سونوگرافی هم شکر خدا سالم شد شب از خدا خواستم یه راهی برام باز کنه دکتری باشه که واقعا تشخیص و داروهاش مختص بیماریم بشه انگار حسی بهم گفت باید برم پیش متخصص درد .رفتم پیششون با سوالها و معاینه کلی گفتن بیماری فیبرومالژیا داری شروع به درمان گرفتن و درکنارش ماساژ درمانی میتونم بگم تازه درمانم شروع شده ولی آرومتر شدم خیلیییی عذاب آوره کسی درکت نکنه بگه تلقین میکنی و همش میخوابی ضعیف شدن حافظم و بیحوصلگی و خستگی دائمی خیلی عذابم میده چون قبل از این بیماری بسیار فعال و سرشارژ انرژی بودم ولی الان چی نکته مهم حرفام اینه که عزیزان من سال ۹۱ از خرگوش بیماری تولارمی گرفتم بشدت ریه هام درگیر عفونت شدید شدن چند وقت بیمارستان بستری بودم درمانم کامل شد ولی همون عفونت یه زمینه ای شده برا این بیماریم خواهشا از نگهداشتن حیوانات خانگی جدا دوری کنین نگین واکسن میزنیم چون منم بهشون واکسن میزدم ولی این شد که نباید میشد امیدوارم بزودی داروی اصلی این بیماری مشخص بشه و همه عزیزان از این درد خلاص شیم
سلام بیملری منم تازه تشخیص داده شده…من یقه لباس ها و مارک لباس ها در حدی برام عذاب آوره که یقه هامو قبچی میکنم.کسی اینطوری بوده؟
بله منم همینطور… حتی تل روی سرم رو نمیتونم تحمل کنم… کش چادرم رو…
سلام من به این بیماری مبتلا هستم ولی به دکتر کاری و پراتیک مراجعه کردم خیلی بهتر شدم ایشون دکتر شکری بودن محله دزاشیب
اگه امکان داشته باشه انجمن تشکیل بشه و اگر کسی اطلاع داره به اشتراک بزارین، همین پیام ها که عنوان شد و حس همذات پنداری و همچنین استفاده از تجربیات شخصی البته با مشورت با متخصص، چون عوارض بعضی از شیوه های درمانی غیر قابل چشم پوشی است، من مقالات متعددی در این مورد مطالعه کردم، متاسفانه این بیماری پیشرونده هست و در ابتدا تشخیص درست و سپس درمان با توجه به علائم هر شخص کاملا می تواند متنوع باشد، متشکرم
سلام من یه دختر ۲۲ ساله م ، درست یادم نیست این وضعیت از کی شروع شد حس میکنم از ۱۵ یا ۱۶ سالگی ، خستگی و باحالی مداوم به همراه ضعف بدنی ، طی این ۷ سال اخیر خیلی زجر کشیدم و روزهایی بوده که به زور و زجر از جام بلند میشدم و حوصله و توان انجام هیچ کاری رو هم ندارم همه به عنوان افسردگی بهش نگاه میکردن اما من در وجود خودم میدونم افسرده نیستم یعنی طی یک بازه ی زمانی این بیماری باعث شد افسردگی هم بگیرم اما میدونم الان روح و فکر افسرده ای ندارم و خیلی دلم می خواد زندگی کنم اما این خستگی و ضعف بدنی نمیزاره ! تا اینکه طی چند ماه اخیر درد شدیدی در بدنم پیدا شده ، یعنی قبلنا هم درد رو حس میکردم اما نه به این شکل مداوم و پایدار ! الان چند ماهی مداوم دست و پاهام ، کمرم ، پشن شانه ها و گردنم درد میکنه و همچنین گرفتگی عضلات دارم ، انگار که عضلاتم سفت و خشکه ، مشکل تمرکز کردن هم دارم و همیشه حالت گیج و منگی دارم ! خلاصه اینکه همه نوع علائمی دارم برای همین دکتر هم انگار خوب نمی تونه تشخیص بده من چمه ، در هوای گرم حالم به شدت بدتر میشه ! یعنی این فیبرومیالژیاست ؟
دقیقا منم همینطوریم خدا کمکمون کنه فقط
سلام .من ۵ سال هست که درد شدید دارم. از دنده ها تا مچ پا .به طوری که راه رفتن برام غیر ممکنه .مسکن هم هیچ تاثیری نداره .غذاهای سرد مخصوصا لبنیات و میوه ها رو نمی تونم استفاده کنم .سرما حتی نسیم ملایم رو نمی تونم تحمل کنم .یه مدته که فهمیدم این بیماری رو دارم .لطفا اگر داروی خاصی سراغ دارید به اشتراک بذارید .ممنون
با سلام من یه خانم ۵۱ ساله هستم که ۶ ساله مبتلا شدم ولی چند وقتی هست که نوع بیماریمو تشخیص دادن ولی خیلی عذاب میکشم هیچ مسکنی آرومم نمیکنه
من ۳۱ سالمه ۶ سالی هست که درگیر این بیماری شدم البته یکساله که متوجه شدم این بیماریو دارم اون پنج سال طوری بود از درد شدید نمی تونستم حتی راه برم هر دکتر و متخصصی میرفتم میگفتن هیچیت نیست این خیلی عذاب اور بود که حتی دلیل این همه دردو نمیدونم تا اینکه یکی از دوستانم خیلی تحقیق کرده بود با توجه به علائمی که داشتم تا اینکه دکتر علی اصغر شریفی رو بهم معرفی کرد من یکساله تحت نظر ایشونم ایشون تشخیص دادن فیبرومیالژیا دارم اوایل دوز داروهامو کم و زیاد کردن تا اینکه بعد ۱ سال تحت نظر ایشون من ۵۰ درصد سلامتیم برگشته و دردهام احساس میکنم داره کنترل میشه و خودم میتونم کارامو انجام بدم خداروشکر می کنم که اون مراحل رو تونستم پشت سر بزارم با کمک دکترم ایشالا خدا همه ی مریضارو شفا بده مخصوصا این بیماری که خییییلی سخته
داداش دکترت رو معرفی میکنی درست ؛ ما هم مراجعه کنیم
سلام
من سه ماهه ک درد های نقطه ای در تمام مفاصل و استخوان های بدنم دارم خیلی دکتر رفتم ازمایش ها همه نرمال ان. تا اینکه یه ماه پیش دکتر غدد این بیماری فیبرومیالژی رو برام تشخیص دادن
دارو برام تجویز کردن تا دوهفته اول ک روز ب روز بدتر میشدم بعد دوهفته رفتم سمت یوگا. یوگا واقعا عالیه دردهام خیلی کمتر شده اعصابم راحت شده استرسم خیلی کمتر شده دیگه حالت افسردگی ندارم خوابم خیلی بهتر شده و روحیه ام بهتر شده
برا همین هم تصمیم گرفتم واسه همیشه تا آخر عمرم یوگا رو برم چون یه ورزش عالی است من دیسک کمر و تنگی نخاع هم دارم کم کاری تیروئید هم دارم یوگا برام بهترین گزینه است اینقد امید پیدا کردم ک منتظر روزی هستم ک تمام دارو ها رو قطع کنم
یوگا هم ورزشه و هم یه سرگرمی حداقل دیگه افسرده نیستم و ب کارام میرسم
من خودم فوق لیسانس ژنتیک دارم و میدونم بیماری خود ایمنی یعنی چه
پس امید و روحیه داشتن توی هر بیماری حرف اول رو میزنه. اصلا اسم این بیماری بیشتر وحشت بوجود میاره چاره ای جز بیخیال بودن و ریلکس بودن نداریم. من دکتر بهم گفته اگه دردهات اروم نشد باید کورتون مصرف کنی ولی من استفاده نکردم و دارم یوگا انجام میدم.
اینم بگم یوگا روزهای اول دردها بشدت زیاد میشن فقط باید تحمل داشت کم کم دردها کمتر میشن. دکترها میگن درمان نداره ولی ذهن و اراده ما میگه با یوگا درمان میشه. خصوصا یوگا گروهی واقعا عالییییییییی. امیدوارم شماهم برید یوگا حداقلش اینکه ک دردهاتون قابل تحمل میشه و این خصلت یوگاست. ب امید درمان قطعی شدن. یا حق
ایا این بیماری هیچ وقت خوب نمیشه
درود بر شما
تمامی بیماری ها قابل درمان هستند و مهم ترین قسمت برای درمان بیماری ها، داشتن امید و قوی بودن هست. شک نکنید که اگر در کنار مقابله با بیماری، امید به شکست اون داشته باشید، حتما موفق خواهید شد.