چهار نکته ای که از زیاد ورزش کردن و کم غذا خوردن یاد گرفتم

در اواخر نوجوانی و حدود 20 سالگی، در حال کشمکش با شکل بدن و نوع غذایم بودم. برای ساعت های طولانی، شروع به ورزش روزانه کردم و حس می کردم این حد از ورزش مرا سالم نگه می دارد. اما باید صادقانه اقرار کنم که به تمام نشانه هایی که می خواستند چیزی به من بگویند، بی توجه بودم.

سیکل قاعدگی خود را از دست دادم و دچار هیپوگلیسمی واکنشی شدم، به این معنا که کمی پس از خوردن غذا دچار افت قند خون می شدم که باعث می شد عرق کنم، بدنم شروع به لرزیدن کند و حالت تهوع بگیرم درنتیجه غذای بیشتری بخواهم. با مشکلات دیگری چون مسائل گوارشی، خشک شدن پوست، بد خلقی و بی خوابی نیز دست و پنجه نرم می کردم.

در نهایت برای مشکل سیکل قاعدگی پیش دکتر رفتم که برایم آزمایش خون و سونوگرافی تجویز کرد. عجیب بود، در سن 26 سالگی دچار یائسگی شده بودم. دکتر به من گفت: گاهی از این اتفاقات می افتد.
و من مجبور بودم باقی عمرم را استروژن مصنوعی دریافت کنم.
از درمان های طبیعی ناامید شده بودم و در همان مرحله بود که اطلاعاتی در مورد سندروم سه گانه ی ورزشکاران زن، خستگی آدرنال و آمنوره هایپوتالامیک یافتم.

آمنوره هایپوتالامیک وقتی رخ می دهد که سیکل قاعدگی از کار می افتد و یا برای سه، چهار ماه اتفاق نمی افتد. گرچه این اتفاق در ورزشکاران زن معمول است اما طبیعی نیست. من آمنوره را از 8 سال پیش وقتی دچار بی اشتهایی بودم شناختم. در آن زمان تنها راه حل دکتر برای من قرص های ضد بارداری بود.

این کار موجب شد دوباره پریود شوم اما مشکلات اساسیم را حل نکرد. سندروم سه گانه ی ورزشکاران زن، از سه مسئله ی مربوط به هم ناشی می شود: اختلالات سیکل قاعدگی، همان آمنوره، کمبود انرژی که ممکن است با یا بدون اختلال در خوردن همراه باشد و پوکی استخوان.

من دچار آمنوره و اختلالات خوردن بودم و با این اوضاع و احوال انتظار می رفت دچار پوکی استخوان نیز شده باشم.

این اتفاقات به من درس هایی داد که می خواهم همه ی زنان آنها را بدانند:

ورزش برای بدن نوعی فشار محسوب می شود و زیاده روی در آن اصلا خوب نیست.

وقتی برای مدت زمان زیادی ورزش می کنیم (مثلا یک ساعت یا بیشتر) می دویم، یا هر هفته برای چندین ساعت تمرین های دوره ای با فشار زیاد انجام می دهیم، هورمون کورتیزول (هورمون استرس) بیش از حد در بدنمان ترشح می شود. اگر به همین ترتیب ادامه دهیم و در عین حال استرس های دیگری نظیر مسائل گوارشی، کمبود خواب، مسائل جنسی، عدم تعادل قند خون و استرس مربوط به کار داشته باشیم، از وضعیت سمپاتیک خود (که پاسخ به آسیب نیز نامیده می شود) خارج می شویم.

در نتیجه بدن ما دائما کورتیزول ترشح می کند تا با این عوامل استرس زا بجنگد. به مرور زمان، بدن نمی تواند از پس ترشح کورتیزول برآید، در نتیجه برای ترشح کورتیزول از هورمون های جنسی می دزد که این عارضه، سرقت پرگننولون نامیده می شود.

راه حل آن، تنها یافتن میزان ورزش مناسب برای بدن است. وقتی زندگی برایتان پر از استرس شد، ورزش های آرامی چون یوگا و پیاده روی را از یاد نبرید.

بدن شما به چربی و غذای کافی نیاز دارد

چربی ها به خصوص کلسترول و چربی های اشباع شده، پیش سازهای هورمون جنسی هستند. من چربی کمی می خوردم که این کار، ترشح هورمون ها را برای بدن من سخت می کرد. من همچنین بسیار کم غذا می خوردم و این کار، بدنم را در یک وضعیت سمپاتیک که قبلا در موردش صحبت کردم قرار داد.

اگر غذای کافی نخوریم، بدن ما تصور می کند وارد دوران قحطی شده ایم. در نتیجه سرعت متابولیسم بدن کم می شود تا انرژی را برای حفظ زندگی ذخیره کند. در این مرحله، تولید مثل اهمیت خود را از دست می دهد و آمنوره رخ می دهد. تغذیه ی بدن با چربی های اشباع شده و غذای کافی، بلوک های سازنده ی سلولی و انرژی مورد نیاز برای برگرداندن هورمون ها به حالت تعادل را به من بازگرداند.

سلامتی و تناسب اندام به یک معنا نیست

برای داشتن تناسب اندام مثل ورزشکاران المپیک باید ورزش زیادی بکنید. ورزش زیاد و عدم ریکاوری (مثل ورزشکاران المپیک) بسیار آسیب رسان می باشد. داشتن تعادل هورمونی نه تنها بر روی باروری شما بلکه بر روی سلامت استخوان ها، سلامت قلب و عروق، خلق و خو، وزن و عملکرد گوارشی شما نیز آثار مثبت فراوانی دارد. حتی اگر تمایل به داشتن فرزند نیز ندارید، باروری آخرین نشانه ی سلامت و حیات است.

به عنوان مثال، اگر در یک وضعیت سمپاتیک باشید، هضم شما دچار مشکل می شود و موجب کمبود مواد مغذی چون آمینواسید می شوید. آمینواسیدها در پروتئین یافت می شوند و سازندگان دیواره ی انتقال دهنده ی عصبی احساس خوب مثل سراتونین و گابا می باشند.

بنابراین، مسائل گوارشی موجب افسردگی می شود. این اثر متوالی تا جایی ادامه پیدا می کند که کل بدن از جمله تیروئید را دچار اختلال می کند. این موضوع منجر به بداخلاقی، اختلال در وزن، یبوست، ریزش مو و خستگی می شود.

این لاغر بودن نیست که موجب می شود جذاب تر به نظر برسید، بلکه داشتن هورمون هایی که میل جنسی را تحریک می کنند موجب جذاب تر شدن شما می شود.

وقتی دوباره کمی چاق تر شدم و این چاقی بر روی سلامت آدرنال و تعادل هورمون هایم اثر گذاشت، قوای جنسی من دوباره بازگشت. تمام دوران جوانی و نوجوانیم را در غفلت به سر بردم. وقتی هورمون هایم بازگشت دوباره احساس زن بودن به من دست داد. با شریک زندگیم احساس صمیمیت بیشتری می کردم و لاغر نبودن احساس جذاب بودن به من داد.

 وقتی لاغر هم بودم نمی توانستم احساس نزدیکی با شریک زندگی ام را نادیده بگیرم. وقتی فهمیدم بدن من باید چه شکلی باشد کم کم احساس کردم آن را بیشتر دوست دارم. روی خود-دوستی تمرکز کردم و شکل بدنم را که با کمی افزایش وزن، جذاب تر کرده بودم بهبود دادم.

درک چگونگی کارکرد بدن و تمرکز بر روی سلامتی به قدرت بدن زنان کمک می کند. اگر قدرتمند باشید، راحت تر می توانید گزینه هایی را انتخاب کنید که برای سلامت بدن شما مفید است.

Home