چرا تمرین های مدیتیشن را باید در همه حال انجام داد؟

آیا تا به حال شده تمام انرژی خود را بگذارید تا زمانی را برای انجام کاری که دوستش دارید صرف کنید؟ آیا در پایان روز آنقدر خسته هستید که قادر به صرف زمان برای گذراندن با اعضای خانواده ی نیستید؟ آیا با وجود یک شغل پر درآمد باز هم احساس می کنید چیزی در زندگی شما کم است؟ به عنوان یک مربی یوگا و مدیتیشن ممکن است تصور کنید که از نیازهای زندگی در دنیای اجتماعی بی خبرم. اما همین زندگی اجتماعی بود که منجر به حرکت من به سوی تمرین های مدیتیشن شد.

من یک فرد واقع بین با شخصیت نوع آ هستم، بنابراین ایده ی مدیتیشن برای سالها در نظرم مضحک می آمد. با خود می گفتم چگونه آرام نشستن و انجام ندادن هیچ کاری به اهداف زندگی و شغلی من کمک خواهد کرد؟ نمی دانستم مدیتیشن می تواند آنچه را که می خواهم به من بدهد. این خواسته ها شامل زمان، انرژی و لذت بیشتر در زندگی بود.

استرس ها، نیازها و ضرب الاجل های کاری تمام وجود مرا تحلیل برده بود. پنج سال پیش همه چیز را تجربه کرده بودم تا ذهن آشفته ام را آرام سازم. همواره در حال حرکت بودم و سعی می کردم آنچه باشم که می خواهم. اما وقتی اضطراب کار در این دنیای وانفسا، نیازهای خانواده و احساس نارضایتی از زندگی سراسر وجودم را فرا گرفت، دانستم که باید چیز جدیدتری را تجربه کنم. بنابراین شروع به انجام تمرین های مدیتیشن کردم اما کدام یک از انواع مدیتیشن مناسب است؟

در حال حاضر انرژی و زمان لازم برای انجام همه ی کارها را دارم. در حقیقت تمرین های مدیتیشن زندگی مرا به گونه ای تغییر داده که حتی تصورش را نمی کردم. مطلبی را که نسبت به آن مقاومت می کردم و در حال حاضر به حقیقتش پی بردم این است که هرچه مشغله ی ذهنی بیشتری داشته باشی باید بیشتر به تمرین یوگا و مدیتیشن بپردازی. یک تمرین ساده ی مدیتیشن، زندگی شما را به کلی تحت تاثیر قرار می دهد. اگر یک کارمند پر مشغله هستید و می خواهید بدانید تمرین های مدیتیشن چگونه در موردتان عمل می کند، مطلب زیر را بخوانید.

مدیتیشن بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا به شما انرژی می دهد

اگر بیش از حد احساس خستگی، فرسودگی و کمبود انرژی می کنید، زمان آن رسیده که ببینید انرژی خود را در چه راهی صرف کرده اید. پیش از اینکه شروع به مدیتیشن کنم تصور خاصی از افراد، اشیا و موقعیت ها داشتم. مقاومت کردم، علیه آنها جنگیدم و از افراد، اشیا و موقعیت هایی که با تصور من هماهنگی نداشتند دوری کردم. بسیاری از موقعیت ها را به این دلیل از دست دادم که بیشتر از آنکه واقعیت همه چیز را بپذیرم، به موقعیت های ایده آل آن فکر می کردم. این کار انرژی بسیار زیادی از من گرفت و من این موضوع را زمانی فهمیدم که شروع به انجام حرکات مدیتیشن کردم.

اما دقیقا برای تغییر دادن همه چیز چه مقدار انرژی باید صرف کرد؟ آیا آن همکار که کفر شما را در می آورد می دانید کیست؟ آن رئیس که بیش از ایجاد بازدهی، شما را ویران می کند چه؟

آیا از میزان انرژی ای که برای تغییر افراد یا موقعیت ها صرف می کنید، خبر دارید؟ آنها انرژ ی بسیاری از شما می گیرند. حال به این فکر کنید که اگر به افراد، موقعیت ها و اشیا آنطور که هستند نگاه کنید چقدر انرژی بیشتری خواهید داشت؟

تنها پس از چند هفته مدیتیشن، به وضوح دریافتم چیزهایی که تا کنون موجب آزارم می شد دیگر مرا آزار نمی دهند. پس از انجام تمرین های مدیتیشن به اندازه ی گذشته کار می کردم اما دیگر در انتهای روز احساس خستگی و فرسودگی نمی کردم. حتی پس از یک روز کامل کاری انرژی لازم برای گذراندن زمان با همسر و فرزندانم را داشتم.

تمرین های مدیتیشن به شما آنچه که واقعا می خواهید را می دهد

پیش از اینکه شروع به انجام حرکات مدیتیشن کنم، هدفم را مدام تغییر می دادم و احساس می کردم موفقیت بعدی مرا شاد خواهد ساخت. هرگاه یکی از اهداف خود را از لیست خط می زدم، هدف دیگری برای خود آماده می کردم. همه ی فکرم کار کردن شده بود. اما مشکل اینجا بود که این کارها دیگر کارساز نبود. من خسته و افسرده بودم و احساس می کردم چیزی در زندگی خود کم دارم. یکی از مزایای خلوت کردن در سکوت این است که می توانید صدای دیگری در درون خود احساس کنید. این صدا مربوط به مسائل مادی، نقش ها و دستاوردها نیست. این صدا خود واقعی شماست، شمای آرام، شمای شاد و شمای نامحدود.

وقتی با مدیتیشن، به این صدا گوش دادم، تازه فهمیدم که آب در کوزه و ما گرد جهان می گردیم. چیزی که در دنیای خارج به دنبال آن هستم در خود من وجود دارد. دیگر علاقه ای به کسب پاداش در محیط کار یا خانه نداشتم. تنها چیزی که می خواستم عشق به زندگی بود. زمان بیشتری را صرف فرزندانم کردم که بیشتر وقت خود را در مهد کودک می گذراندند. دلم می خواست بیش از پیش بر روی سلامتم تمرکز کنم. مدیتیشن شفافیتی را که به دنبال آن می گشتم به من هدیه داد.

خود را به چالش بکشید

در ابتدا تمرین های مدیتیشن آسان نبود. فکر می کردم نکته ی مدیتیشن این است که فکر نکنی، اما این کار موجب طغیان افکار می شود. در اولین هفته های مدیتیشن با درماندگی مواجه شدم چرا که بی وقفه اهدافم را دنبال می کردم، با احساسات موجود دچار سر درگمی می شدم و خاطرات گذشته از جلوی چشمم رد می شد. با کمک یک مربی مدیتیشن تازه فهمیدم که مدیتیشن یک تمرین نامیده می شود.

با استفاده از یک مانترا یاد گرفتم ذهنم را آرام کنم، صبور باشم و تمام انتظاراتی را که پیش از رفتن به مدیتیشن داشتم رها کنم. گرچه در ابتدا سخت کوشیدم، اما چیزی را که امروز به دست آوردم ارزش این همه تلاش را داشت. در اثر این تمرین ها، بازدهی، شادمانی و موفقیت من بیشتر شده است. به دلیل تعهدم به مدیتیشن، انرژی و زمان بیشتری دارم و شادمانی ام بیش از پیش است.

از شما می خواهم تنها برای 21 روز به تمرین مدیتیشن بپردازید، حتی اگر اعتقاد دارید مدیتیشن برای شما کارساز نیست. برای این کار اصلا نیاز به تراشیدن مو، مجسمه ی بودا و یک لباس بلند و گشاد ندارید، تنها چیزی که نیاز دارید یک اراده ی قوی برای در سکوت نشستن برای دو بار در روز به مدت 20 دقیقه است. تنها به تمرین های خود پایبند باشید.

کاری از گروه محتوای برنافیت

Home