باورم نميشه تونستم دوباره كت و شلوار داماديم رو بپوشم!

مصــاحبه اختصاصی با

بهروز قاسمی

جدیدترین رکوردار وب سایت برنافیت

سلام من بهروز قاسمی هستم در استان اصفهان، در شهرستان زرين زندگی می‌كنم و 49 سالمه. از زمانی كه كارمند شدم و به قولی پشت ميز نشستم، دچار اضافه وزن شدم. از صبح كه می‌رفتم سركار، پشت ميز می‌شستم و اصلا تحركی نداشتم و به خاطر همين موضوع هر روز وزن من بيشتر و بيشتر می‌شد. توی خانواده پدرم چاقی مفرط داره و دليل اضافه وزن ايشون هم كم تحركی هست. مدتی بود كه ديگه از شرايط جسمانی خودم به شدت ناراضی بودم و به خاطر اضافه وزنی كه داشتم احساس سنگينی، خستگی، خواب آلودگی می‌كردم.
همیشه دوست داشتم برم پیاده روی کنم، اما سریع خسته می‌شدم و تندی به نفس نفس می‌افتادم. این اضافه وزن باعث شده بود پا درد و کمر درد بگیرم. همه‌ی اجرای بدنم به شکل بدی، بد فرم شده بودن. دیگه حتی دوست نداشتم خودم رو توی آیینه ببینم. از کارای شخصی نگم، مثل نماز خوندن که حتی برام سخت شده بود. 120 کیلو بودن هم وزن کمی نیست. یکی از دوستام بهم گفت: نکنه با این همه اضافه وزنی که داری دچارقند خون هم هستی؟! تا اینو گفت به خودم گفتم بعید نیست همینجوری که دوستم میگه باشه. فردا صبحش رفتم و آزمایش قند خون دادم. قند صبح ناشتام 141 بود. اصلا باورم نمی‌شد حسابی جا خوردم.
اخه سنم که خیلی نبود ولی شده بودم کلکسیون مریضی های مختلف. پا درد، کمر درد، بیماری قلبی و فشار خون کم بود، حالا دچار قند خون و چربی خونم شدم. دیگه اینجا بود که با خودم تصمیم گرفتم که به فکر رژیم باشم. کلا خیلی نگران و ناراحت بودم. وقتی که تصمیم گرفتم لاغر بشم، رفتم اینترنت و دنبال رژیم های مختلف گشتم. خیلی به صورت اتفاقی با رژیم برنافیت آشنا شدم. رفتم توی سایتشون و یکم گشتم. در نهایت تونستم پیج برنافیت رو پیدا کنم و برم فیلم و مطالب های خوبشون رو بخونم. راه حل هایی که برای کاهش وزن داشتن بی نهایت فوق العاده بود. به شدت فیلم هاشون به دلم نشست.
چون صحبت های ایشون خیلی خودمونی و مهربون هست. همه این دلایل ها باعث شد من رژیم برنافیت رو انتخاب کنم. بعدش به صورت آنلاین رژیم رو ثبت نام کردم و برنامه غذایی گرفتم. قبل اینکه با رژیم برنافیت آشنا بشم می‌خواستم ورزش های خیلی سختی انجام بدم و وزنمو سریع بیارم پایین، ولی خب نشد. اما با رژیم برنافیت اجازه دارم هرچی که دلم می‌خواد رو بخورم.

وزن اولیه : 120 کیلوگرم

وزن پایانی : 82 کیلوگرم

میزان کاهش وزن : 38 کیلوگرم

بعد از اینکه رژیم گرفتم لباس هام گشاد شده بود. وقتی رفتم خیاطی بدم تنگ کنه، گفت نمیشه اگه تنگ بشه فرم و الگوی لباس بهم میریزه و من با شنیدن این حرف خیلی خوشحال شدم.

این یکی از بهترین ویژگی های برنافیت هست. دیگه بدون هیچ نگرانی می‌تونی هر غذایی رو که دوست داری بخوری ولی به مقدار کافی. چی از این بهتر که می‌تونی کنار خانوادت سر یه سفر غذا بخوری. اول رژیم سخته. خیلی عادت به ریزه‌خواری داشتم و باید برای اینکه لاغر می‌شدم این عادت غلط رو بزارم کنار. دیگه بعد از اینکه دو هفته گذشت خیلی عادت کردم که کم غذا بخورم و عادت غذاییم تغییر کرد. با گذشت زمان یه رژیم بدون دردسری رو داشتم دنبال می‌کردم. وقتی دیدم چقدر خوب دارم پیش می‌رم و همچی عالیه، کلی به خودم امیدوار شدم. دیگه راحت بودم توی تموم مهمونی ها و رستوران ها می‌تونم به اندازه مشخصی، غذایی که دوست دارم رو بخورم. به راحتی اسم غذا رو توی نرم افزار وارد می‌کنم و مقدار غذایی که باید مصرف کنم و بهم میگه.
میان وعده ها خیلی خوب بود. وقتی احساس گرسنگی می‌کردم می‌تونستم از میان وعده ها استفاده کنم. بعضی وقت ها هم که گرسنه می‌شدم به خودم می‌گفتم فکر کن الان روزه‌ای! قراره سه چهار ساعت دیگه افطار بشه و می‌تونی غذا بخوری. این کارم باعث شده بود عادت کنم و به احساس گرسنگی‌ غلبه کنم.
دریافت رژیم
تو دوره رژیم مشکل خاصی نداشتم. فقط طی این دوره دچار استپ وزنی شدم، که با پیگیری و مشاوره های پشتیبان از استپ وزنی خلاص شدم. الان که تونستم 32 کیلو کم کنم احساس سبکی می‌کنم. علاوه بر اون الان که 82 کیلو شدم احساس اعتماد به نفس بیشتری دارم.
دیگه مثل قدیم خستگی ندارم. تازه وقتی چاق بودم دائم دوست داشتم بخوابم. دیگه الان احساس خواب آلودگی ندارم. دیگه روزی 6 ساعت خواب برای من کافیه. شبا ساعت 11 می‌خوابم و 4:30 صبح از خواب بیدار می‌شم و به همه کارام می‌رسم. اندازه لباس و سایز کمرم خیلی کم شده. الان که دیگه وزنم کم شده لباس هام برام گشاد شدن. یه روزی رفتم خیاطی و گفتم لباس هامو تنگ کنه گفت نمیشه یه لباس رو انقدر تنگ کرد، دیگه فرم و الگو لباس بهم می‌خوره. شاید باورتون نشه که چقدر شنیدن این حرف برای من لذت بخش بود. دیگه رفتم از اول برای خودم لباس های جدید گرفتم.
یه روزی کت و شلوار دامادیم رو برداشتم که بپوشم. باورم نمی‌شد الان لباس دامادیم اندازم هست. انقدر خوشحال بودم که احساس می‌کردم دوباره داماد شدم. یادتونه گفتم گذشته خیلی به پیاده روی و ورزش علاقه داشتم ولی زود خسته می‌شدم و نمی‌تونستم ادامه بدم؟ الان دیگه به راحتی می‌تونم ورزش کنم، به راحتی پله هارو بالا و پایین می‌رم و دیگه به همین زودی ها خسته نمی‌شم. ان شاالله از همین ماه هم تصمیم گرفتم زیر نظر یک مربی بدنساز کارم رو شروع کنم.

توصیه‌ی من به همه‌ی اونهایی که اضافه وزن دارن اینه که:

توصیه من به همه عزیزانی که دارای اضافه هستن اینکه:
باید انتخاب شما یک رژیم منطقی و اصولی باشد.
کافیه اراده قوی داشته باشید.
یادتون نره هیچی بهتر از سلامتی نیست.