چگونه افکار خود را برای رهایی از دردهای فیزیکی تغییر دهیم؟

به عنوان یک پزشک که با بیماران زیادی سر و کار دارد، افرادی را مشاهده کرده ام که دارای دردهای یکسانی هستند و مشکلات آنها نیز روز به روز بدتر می شود. از طریق مطالعات خود واقعیت هایی در مورد درد دریافته ام که به اشتراک گذاشتن آنها به شناخت درد در شما کمک خواهد کرد. در نهایت، می خواهم نکاتی را به شما رهنمون شوم تا با کمک آن بتوانید ذهنتان را پرورش داده و افکار و تجربه ی درد را در خود تغییر دهید.

1- احساسات ممکن است بر روی دردهای جسمی تاثیر داشته باشد.

یک مرد چهل ساله که ماهیچه های پشت کمرش به علت بازی در سافت بال کشیده شده بود، نزد من آمد. به خاطر داشته باشید که ستون فقرات شما به طور طبیعی قوی است و تنها یک درد ماهیچه ای ناشی از بازی، موجب درد مزمن نمی شود. صرف نظر از این موضوع، این مرد از دردهای مشقت باری که داشت، شکایت می کرد. احساس کردم درد زیادی دارد. او قبول داشت که خوب نخوابیده و به طور منظم ورزش نکرده است. همسرش درد او را نادیده می گرفت و می گفت دارد مبالغه می کند.

ماه ها بعد یک زن با همان سن و سال و همان جراحت نزد من آمد. او خیلی آرام وارد اتاقم شد. درد او ترکیبی از یک نگاه شرقی به درد و درد های حاصل از یوگا و مدیتیشن بود.

هر دو بیمار دارای درد یکسانی بودند، با این تفاوت که یکی از آنها می توانست آن درد را تحمل کند و دیگری با این درد ناتوان شده بود. آنچه که از وضعیت این دو دریافت کردم این بود که افکار، عقاید و طرز نگاه به زندگی بر روی شدت درد و درمان آن بسیار موثر است.

2- درد به دلیل پاسخ مغز است، نه آسیبی که به بدن وارد می شود.

افکار و عقاید اگر طولانی مدت شوند، موجب ایجاد درد در بدن می شوند. بافت ها برای تعمیر کامل تنها به یک هفته زمان نیاز دارند اما شیوه ای که مغز شما بر اساس آن درد را پردازش می کند، ممکن است روند درمان را به تاخیر بیاندازد. درد، تنها یک پاسخ از سوی مغز است، نه آسیبی که به بدن وارد می شود. مغز، خود درد تولید می کند و شما در کنترل افکار و ذهنتان هستید. بنابراین، شما به نوعی توانایی کنترل درد را خواهید داشت.

مغز شما بر اساس بسیاری از فاکتورها درد تولید می کند. این فاکتورها شامل افکار و عقاید شما هستند. اگر به دردهای خود توجه کنید، خواهید فهمید که آنها به وسیله ی افراد و یا محیط های خاص ایجاد شده اند. شاید از جستجو برای درمان خسته شده اید و یا از وقایعی که ممکن است موجب ایجاد این دردها شوند هراس دارید. این افکار موجب پیامدهای فیزیکی خواهند شد. حتی ممکن است این دردها از ناحیه ی بازو تا شانه های شما ادامه داشته باشند.

وظیفه ی مغز برای ایجاد درد بر اساس فاکتورهای بسیاری می باشد. این فاکتورها شامل موارد زیر می باشند:
  1. حسی: سیگنال های خطر و ورودی از عضلات، مفاصل و بافت های دیگر
  2. عقیده و شناخت: شرایط، تجربه های قبلی درد و اضطراب
  3. احساسات: هم مثبت و هم منفی
  4. سبک زندگی: رژیم غذایی، خواب، استرس، تحرک، تعادل بین کار و زندگی، هدف، اشتیاق و معنویت

در واقع، گروهی از سلول های مغزی که با یکدیگر کار می کنند تا یک خروجی خاص را حاصل کنند (نوروتاژ)، موجب ایجاد درد می شوند. عواملی که موجب این عارضه می شوند شامل موارد زیر می باشند:

  • آموخته های شما در مورد درد
  • تاثیرات فرهنگی در مورد درد
  • عقاید شما در مورد درد
  • احساساتی چون عصبانیت، احساس گناه و یا ترس
  • احساسات بدن مثل بینایی، بویایی، چشایی و لامسه

3- تغییر الگوهای افکاری موجب تسریع روند درمان خواهد شد

حال که با نوروتاژ آشنا شدید، احتمالا می توانید حدس بزنید که پاسخ دو بیمار من نسبت به درد چگونه بود؟ در حالیکه مردی که دارای افکار منفی چون “من آنقدر پیر شده ام که همانند بچه ها دیگر نمی توانم توپ پرتاب کنم” بود، آن بیمار زن دارای افکار مثبت و آرامش بخشی بود که به درمان او بسیار کمک کرد.

تاثیرات فرهنگی، تربیت خانوادگی، عقاید و فاکتورهای سبک زندگی همچون ورزش و غذا به درک مغزتان در مورد درد کمک خواهد کرد. خوشبختانه شما می توانید درد خود را با تغییر افکارتان کنترل کنید.

کاری از گروه محتوای برنافیت

guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments